ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
خوب یادم نمیاد داشتنش..... انگار اصلا نمیدونم چه مزه ای داره مادر داشتن خوب بچه بودم ک رفت و اصل موقعی ک آدم نیازش داره نبود...شاید الان بود تولدم یادش میموند شاید اگ الان بود من ماهی ی بار خونه بابام نمیرفتم و اونارو هفته ای ی بار نمیدیدم.......خیلی شاید های دیگ.....ولی تو شاید و اما و اگ نمیشه زندگی کرد زندگی جریان داره......
خوشحالم ک ی خواهر خوب دارم...بابام رو دوست دارم ولی گاهی شک میکنم ک دوستم داره یا نه.....زن بابام!!!!و داداشم!!!!!هیچی دیگ
خیلی از خط های زندگیم رو با ی کلمه پر کردم دلم از دسته هر کی پر بوده یک کلمه یا ی خط همین.....توضیح ندادم توضیح نمیدم خیلی چیزا دفن بشه بهتره.....ننوشته بشه بهتره......حتی یادت بره خیلی بهتره....